موسیقی بلوچستان

موسیقی بلوچستان

موسیقی که در زمان کنونی در بلوچیستان میشنوید با موسیقی اصل بلوچی به چندین دلیل تفاوت دارد . از دلایل قابل ذکر مسافت زیاد بین بلوچیستان و پایتخت بوده و عدم توجه رژیمهای گذشته به بینوائی, فقرو دور افتادگی مردمان این منطقه میباشد.از دیر باز مردمان این منطقه با کشور هندوستان تجارت و فرهنگ تنگاتنگی داشته اند .

علت نفوذ هندوستان بدلیل اینکه بلوچستان تا حکومت مرکزی ایران مسافتی زیادی داشته و بی توجهی دولت مرکزی بوده است. با ریشه یابی این نفوذ ما ازنقطه نظر جغرافیائی و تاریخی بر واقعیات واقف خواهیم شد.در طول قرن دوم بغیر ازچند سلسله از قبیل سغدیان که صندلی صدارت آن در سیستان بلوچستان بود عدم وجود جاده و ارتباطات با داخل کشور وعدم دسترسی به فرهنگ غنی ایران ٫ روحا و جسما” موسیقی بلوچی در موسیقی هندی حل گردیده است .شایان ذکر است قوم بلوچ مردمان مذهبی و متعصب هستند٫ به موسیقدان ها اعتماد داشته و جز اعضای خانواده می پندارند و آنان اجازه دارند در مجالس خصوصی زنان هم حضور داشته باشند بنوازند .بهر حال زن بلوچی نوازنده نمی باشد ولی ترانه هائی بصور گروهی از پشت پرده میخوانند. و صدای آنها به گوش های مردان نخواهد رسید. بندرت میتوان یک زن خواننده بلوچی را پید انمود که بطور حرفه ای در عروسی ٫ زاد روز ٫ ختنه سوران٫ و دیگر اعیاد آواز بخواند .از آلات موسیقی که خواننده بلوچی رابا احساسی عمیق ٫ و خستگی نابذیر همراهی کند سازی است بنام «تنبور» شبیه ساز گیتار کوچک است.٫ سه تار « گیتار سه سیمه( قلم) « فلوتی که دارای شیش قسمت است ».٫ پارچ ٫ ابوا٫ نقاره کوچک ومعمولی ٫ تنبورین ٫ شاخ گوزن نر و یا {هی جده} ۱۸ تاراز دیگر سازی بومی بلوچستان بانجو میباشد که کلی تغیرات به ٱن داده شد است که به ساز بومی متداول در سند از استانهای پاکستان مبدل شده است . از مشهور ترین بانجو نواز در سند زنده یاد لاواربورجی بود که از ناحیه داشتیاری بلوچی٫ بلوچستان ایران به سند مهاجرت نموده است.از دیگر ساز بومی بلوچستان دونگی است و در پاکستان بنام دیگری مینامند) . دونگی یک جفت فلوت نر و ماده است. خوانندگی و نوازندگی دربلوچستان از اجداد آنان از نسلی به نسل دیگر انتقال یافته واین هنر موروثی است و ٱنرا « پهلی وانها »خطاب میکنند. که از دو کلمه پهلی ـ وان مشتق شده است . پهلو در زبان پهلوی به معنای شجاع و تنومند است و وان یعنی خواننده است. ضمنا به لهجه بلوچی وان به معنای خوانندگی است.بهر حال پهلوان به معنای شجاعت وسلحشوری است. در این منزل به چند نمونه از موسیقی بلوچی اشاره میشود. سپد به معنای ستایش نغمه هائی است که بعد از تولد یک نوزاد خوانده میشود. این نوع موسیقی به مدت ۱۴ شب خوانده میشود تا اینکه مادر آمادگی پیدا میکند بدن خود را به تنهائی بشورد. سپد توسط زنان و گروه خوانده میشود و نیت آنان بر این است به مادریکه به هنگام زایمان متحمل درد هائی بوده است کمک کنند تا این دردها را فراموش کند.این نغمه ها اغلب در ستایش خداوند وپیامبر ٫بزرگان مذهبی و آرزوی سلامتی و خوشی برای مادر و نو رسیده میباشد. شابتاگی از دیگر مراسم بلوچستان است.زمانیکه طفلی بدنیا می آید اقوام زن و همسایه ها و دوستان از عصر تا پاسی از شب در منزل او جمع میشوند و برای سلامتی مادر و بچه نیایش میکنند. آنان قدم نو رسیده را به اقوام تبریک میگویند و اشعاری را با نوای گوش نواز به همراه سازهای ابوا و تنبورین می خوانند. به اینگونه اشعار وآوازها شابتاگی میگویند که به معنای در شب بیدار بمان. اغلب نغمه های شابتاگی در وصف خداوند ٫ پیامبر٫ بزرگان مذهبی میباشد و تبریکی است به پدر ومادر که خواستار سلامتی وآینده درخشان نو رسیده میباشد.در این مراسم رسما اذان را در گوش نوزاد میخوانند که نماینگر نوزاد مسلمان است. آوا های شابتاگی کمک میکند که مادرخاطره زایمان را فراموش کند و رو ان خودرا منزه کند و نیروی بدنی خودرا تقویت نماید.بهر حال اقوام بلوچی بر این باورند ارواح خبیثه وخواسته ها ی شیطانی درکمینگاه به انتظارزن زائو میشینند که به موقع به مادر و نوزاد حمله نموده وبه آنان آزار رسانند که توسط طلسم وجادو وجنبل جلوی این شیاطین را ب میگیرند. بطور نمونه آنان معتقد هستند جاتوق یک شیطان و جادوگراست که قلب و جگر بچه را خواهد بلعید.بر این باورند که جاتوق شیطان است وزن را فریب میدهد که او نوزاد خود را بهنگام زایمان از دست داده است. او دشمن بچه ها و آزار دهنده زنان است .زنان بلوچی معتقدهستند که روح خبیث جاتوق مخفیانه قلب و جگر نوزاد را می بلعد بهمین خاطر است که ٱنان مادر و بچه را حد اقل به مدت سه شبانه روزتنها نمی گذارند.نهایتا” ٱنان در کنار مادر و نوازد نشسته وبه قرائت قران می پردازند. مراسم شابتاگی از ۶ شب تا ۱۴ شب حتی تا ۴۰ شب طول میکشد و بستگی به استطاعت مالی آن خانواده دارد .«لو لا» ٱواز دیگری است که در جشنها خوانده میشود.ا زقبیل جشن عروسی و معانی مختلفی نیز هم دارد . لالو شیسقانی اختصاص به شیشم روز تولد نوزاد میباشد.اشعار این آواز بیشتر در وصف جلال خداوند ٫ پیامبر وبرکت آنان است به این خانواده بخاطر قدم نوزاد نورسیده و شادی ٱنها از این تولد . بطور نمونه اگر نوزاد پسر باشد آرزو میکنند که این پسر بچه شجاع ٫ وفادار به قول خویش ٫ سلحشور٫ حقیقت گو٫ شفیع٫ مهمان نواز و متقی ٫ مطیع بزرگان و هرگونه کردار خوب در چار چوب فرهنگ بلوچی باشد. اگر نوزاد دختر باشد ٫ آرزو میکنند عفیف ٫ وفادار ٫ و کدبانو خوب ٫ واقعگرا ٫ مهمان نواز و نسبت به همسر و برداران و خواهران در چار چوب فرهنگ بلوچی مهربان باشد. نام گذاری و ختنه کردن پسر بچه در شیشمین روز تولد نوزاد انجام میگیردو در طول این شبها از مهمانان زن پذیرائی شایانی از قبیل غذا و عطر و ... میشود. لی لو یا لولی همان لالائی است که مادر به هنگام خواب نوزاد میخواند. زایرک از غم انگیزترین ملودی هاست در موسیقی بلوچی که حکایت از جدائی میکند خصوصا از نامهربانی معبود و معضلات زندگی. مضمون ملودی زیراک محزون میباشد و به همراه ساز قالم یا فلوت خوانده میشود ٫ بهر حال در زمان کنونی با ساز بانجو اجرا میگردد. این قطعه موسیقی طویل ومحزون و مونوتون که به همراه طبل اجرا میگردد و نتهای آن در هر میزان کمی تغیر میکند. این موسیقی به چندین نوع وجود داردکه معروفترین آنها عبارتند از اشرفدو زیراک٫ جانوزامی زیراک٫ و زامیرانی زیراک. هر گاه نوای زیراک را میشنوید احساس خواهید کرد که شما کنار ساحل دریا نشسته اید و اصوات حزین ساز فلوت و قیچک را میشنوید.که حاکی از امواج خروشان دریا است ٫ وقتیکه بساحل نزدیک میشود از تلاطم آن کاسته شده و برخورد آرامی خواهد داشت. ابتدا موسیقی اوج بالائی دارد وبحد اعلی میرسد بعد فروکش میکند و آرام میشود. بعد از یک سکوت موقت دوباره نوای فلوت اوج میگیرد و همان اصوات تکرار خواهد شد. گاهی هم زیراک بدون ساز در فقدان پدر ٫ مادر٫ برادر ٫ خواهر٫ دختر٫ پسر و همسر و دلبر و حتی یک همشهری خوانده میشود . . زیراک مشتق از زهیر است که با رجوع به لغتنامه دهخدابه معنای خاطرات٫ غمها و آرزوی دیدار معبود است . زهیر نیز به معنای مالیخولیا و نژند نیز میباشد.سابقا” زیراک توسط زنان اجرا میشد خصوصا زمانیکه زنان روز مره در آسیاب جمع میشدند تا گندم ها آسیاب کنند. در آن دوران زنان در دو گروه این آواز رامتناوبا” می خواندند. ولی در زمان کنونی این مراسم منسوخ شده است . ودر این برهه از زمان فقط مردان با همراهی ساز فلوت وقیچک وبانجو زیراک اجرا میکنند . همانطوریکه درمطالب بالا ذکر شد موسیقی بلوچی در انواع مختلف وجود داراد که هر کدام به بخشی از زندگی مردم بلوچ وابسته است و میتوان بصورت زیر بر شمرد:سپد «سپت» .... وزبت٫ شابتاگی ٫ لارو ششگانی٫ لیلو٫ سوت٫ نازینک٫ لارو٫ هالو ٫ شئر٫ موتک٫ امباء٫ آوازها ی گواتی ٫ آواز های مالد ٫ موسیقی های رقص٫ آواز کردی و نیز زایرک «ذهیروک » ولیکو موسیقی گواتی مردمان بلوچ اعتقاد شدیدی به ارواحدارند . خصوصا” ارواح خبیثه را مسبب بعضی از بیماری ها میدانند. ساکنین این دیار ارواح را بر حسب شمایل وعملکرد وشدت عمل و دیگر خصوصیات تقسیم کرده اند.عبارتند از زارها٫ بادها٫ جن ها ٫ دیو ها ٫ و مشایخ .زارها ۱۵ نوع ٫ باد ها ۱۲ و جن ها به انواع مختلف. مردم بلوچ بر این باورند که افراد یکه دچار این قبیل بیماری ها میشوندو تعادل جسمی و روحی خود را از دست میدهند هیچ پزشکی نمیتواند آنرا دوا و درمان کند بجز خلیفه که این نوع باد ها را با استفاده از ابزار خود مهار میکند. بیمار در مجلس حاضر میشود و خلیفه با آداب ویژه ای همراه با نوازش بیمار کار را آغاز میکند ٫ مظمولا” او قصیده ای در وصف شیخ عبدالقادر گیلانی خوانده و در ادامه این خواندن مجلس به تدریج به جنبش اتاده و ذکر ها یکی بعد از دیگری اجرا و تکرار آن سبب میشود بیمار به تدریج به لرزش بیافتد و در حالی که روی دو زانو نشسته است سر وبدن خود را می جنباند با شدت گرفتن ذکر توام با نوای ساز او به اوج و به مرز بی خودی میرسد و به اصطلاح اینان باد بیمار زیر میشود ٫ در این حالت مجلس خاتمه تلقی یافته و در غیر این صورت این مجلس در شبهای بعدی نیز تکرار میگردد تا بیمار مداوا شود

گواتی

گوات» به معنای باد است و شخصی که به این مبتلا میباشد گواتی میگویند که منظور این بیمار گرفتار گوات یاباد شده است. در مراسم گواتی حرکات منظم و یکنواخت جسمانی بیمار وگروه خلیفه کاملا مشهود است . اینگونه حرکات رابه همراهی فیگورها و کلمات موسیقی و ذکر ها میباشد. در مراسم گواتی چندین مرحله رادر بر دارد. که بستگی به شدت بیماری دارد. متن آواز های گواتی در مدح وستایش «لعل شهباز قلندر» از بزرگان اهل تصوف و از مرند آذربایجان بوده که عناوین کلیه آواز های در مدح لعل شهباز عبارتند از ذکر قلندر ٫ مست قلندر٫ من مست قلندر است . و هم چنین در مد ح « شیخ عبداقادر جیلانی» است . که این شیخ به لقب قوس یا غوث موسس طریقت قادریه است و ساکن بغداد بوده و در همان شهر نیز فوت میکند. آواز های گواتی در مدح این شیخ عبارتند از ذکر الله ٫ الله هو٫ یا نبی ٫ الله من پکیرون « خدایا من فقیرم»با تکرار فیگور ها بیمار با تانی به مرز از خود آگاهی خواهد رسید. بغیر از آوازهای گواتی و ذکر های مخصوص مراسم گواتی ٫ ساز های مکام«مقام» های سازی نیز وجود دارد که بدون آواز گواتی ساز در مراسم گواتی نواخته میشوند. سازمار ٫ ساز سیمرغ از آهنگهای بدون کلام مراسم گواتی است. دمال حرکات شدید و یکنواخت جسمای مردان را در مراسم گواتی «دمال» مینامند. کسیکه دمال میکند را گاهی «مستان» نیز میگویند. حرکات یکنواخت جسمانی که تابع آوازهای و ذکر های گواتی است و فیگور های و موتیف موسیقی است بمرور به مرز خود ٱگاهی میرسد که اصطلاحا” «پر شدن» نامند. که این شخص کارهای خارق العاده انجام میدهد

موسیقی سرحدی

سرحد در جنوب شرقی ایران و هم مرز پاکستان میباشد. در کنار سرحد منطقه دیگری است بنام مکران که نواحی مرکزی و جنوبی بلوچستان است.موسیقی سرحد و مکران از بعضی جهات شبیه هم هستند ولی از جهات دیگر تفاوت قابل ملاحظه ای دارند. مهم ترین آواز مکران ذهیروک و مهم ترین آواز سرحد لیکو است .از نظر مقایسه متن های ٱنان تقریبا” یکسان میباشد واز نظر تشابه دارای متر آزاد ملودی هستند.به خاطر ویژگی موسیقی سرحدی نسبت به کل موسیقی بلوچستان٫ سبک سرحدی جایگاه خاصی در موسیقی بلوچستان دارد.اما لیکو فاقد ترکیب آریوزورسیتاسیون است٫ در واقع به ملودی کلا” تضاد می بخشد. «لیکو» بر خلاف «ذهیروک» چیزی جز تغیرمتوالی پریود شروع نیست. سبک سرحدی در لیکو زیاد مشاهده میشود و در کلام موسیقی بنام هجران مینامند. لیکو آوازی است به همه مردم بلوچ سرحد زمین متعلق است و زنا و مردان به هنگام کار این نوع موسیقی را زمزمه میکنند مراسم گواتی در منطقه مکران برگزار میگردد در صورتیکه در سرحد اجرا نمیشود. اما «شئر » یا روایتهای حماسی بلوچی در سرحد زمین با مختصر تفاوتی اجرا میشود. «سوت» ٫ «وزیت» ٫ «هالو» هم نسبت به مکران در سرحد بیشتر مرسوم است

شئر

شئر ٱوازی است که متن اشعار آن داستانهای حماسی ٫ عشقی ٫ حوادث تاریخی و اجتماعی است که میتوان گفت نوعی نقالی میباشد تواما” با موسیقی. «شائر» بکسی اطلاق میگردد که شئر را با ساز وآواز اجرا میکند. در بلوچستان سراینده شعر را «شئر پربندک» می نامند. شئر اصیل ترین و مهمترین نوع موسیقی بلوچستان است. که در مجالس بزرگ خانها و مراسم عروسی بزرگ و مجلل اجرا میگردد.در واقع شائر ها را در مقام مقایسه میتوان با عاشیق های آذربایجان دانست. البته نسل این سنت رو به انقراض است. از شائران معروف بلوچستان میتوان ملا فاضل٫ ملا عبدالله پیشینی ملقب به روانبد٫ ملا قاسم ٫ ملا بوقی٫ ملا بهادر٫ ملا عبدالنبی٫ ملا ابراهیم٫ ملا بهرام نام برد. بنا به روایتی اجرای هر روایت و حدیث بین ۷ تا ۱۰ ساعت طول میکشد. « چاکر » و «گهرام» طولانی ترین و «میر قنبر» کوتاه ترین داستان در این زمینه است. در اجرای آواز های شئر در سه شیوه میتوان تقسیم نمود۱ـ الحان : که مضمون آن حزین و غم انگیز است و ازنظر موسیقائی دارای متر آزاد است٫ ۲ـ دپگال : خواننده با زبان محاوره و حالت رسیتاتیف به بیان روایت می پردازد ٫ در اجرای آن شائر تمبورک نمی نوازد ولی گفتار او با سایر سازها همراهی میگردد۳ـ ساز : موسیقی آن ریتمیک است در اجرای شئر از یک سرود «قیچک» و دو تمبورک استفاده میگردد. از شائران که در حال حاضر این سنت را پاس میدارند میتوان از غلام قادر راسکی ٫ کمال خان هوت در چابهار و پهلوان بلند زنگشاهی در ایرانشهر نام برد. شئر های تاریخی حکایتی است از دادشاه بلوچ ٫ جنید خان و شئر عشقی حکایتی است از عزت و میرک ٫ شیخ مرید و از دادشاه بلوچ ٫ جنید خان و شئر عشقی حکایتی است از عزت و میرک شیخ مرید و هانی


سَوت

نام آهنگهای شادی است که با آواز خوانده می شوند. محتوای آهنگهای سَوت عموما” با همراهی تعدادی ساز اجرا میشود . ترانه های سَوت بسیار متنوع اند و شاید بتوان گفت که در این ترانه ها متن بیش از موسیقی اهمیت دارد. ٱهنگهای سَوت اغلب ریتمیک اند

مالد

مراسم مالد این مراسم از بعضی جهات شبیه مراسم خانقاه کردستان است. و اجرای این مراسم در کناره های ساحلی بلوچستان متداول است. این مراسم در چابهار منسوخ ولی در نقاط دور افتاده ای چون نیک شهر وروستای حمیری قصر قند هنوز پا برجاست. این مراسم دو نفر نوازنده سما(دف) و تعدادی مریدان اجرا میکنند. خلیفه رهبر مراسم مالد است و معمولا” نوازنده سما نیز هم میباشد. حرکتهای یکنواخت فیگور ها و موتیو های مکرر در آواز کم کم خلیفه وسایر مریدان را به هیجان می آورد و به مرحله نا خودآ گاه میرسند و کارهای خارق العاده ای انجام میدهند. از جمله فرو کردن سیخ در بدن یا احیانا بریدن زبان . تعداد شرکت کنندگان در مراسم مالد بالغ بر ۵۰ مرید است . ذکر ها توسط خلیفه که در وصف خداوند و پیغمبر است خوانده می شود و مریدان جواب میدهند و در پایانی مراسم در وصف شیخ عبدالقادر گیلانی خواهد بود . گروه مالد در مناسبتهای به ذکر خوانی می پردازند از جمله « مجید بُن» که در عروسی ٫ نذری و نیاز ٫ یا کسی که بیمار است و یا باد و گوات جن داشته باشد ٫ گاهی اوقات اگر در خانواده ای طالب پسر می باشند . از دیگر نکات که لازم است اشاره شود جنبه کیش و آئین است که مالد در ابتدا به ذکر الله می پردازد که کلام بدون نوای طبل و یا سما است. که طبل را خلیفه مینوازد و سما«دف» را معاون او ٫ وقتی ذکر به مرحله ریتمیک برسد آواز ها نیز اوج میگیرد , که پریود های آن مشابه موسیقی افریقائی خواهد بود ودر بعضی پریودها تحت تاثیر موسیقی عربی قرار میگیرد.. اشعار به زبان عربی و از کتاب برزنجی میباشد. پس از هر بخش از ذکر صدای طبل و سما قطع میگردد و بعد از کمی سکوت٫ خلیفه با نواختن طبل ترجیح بند دیگری را می خواند ٫. گاهی خلیفه بداهه خوانی میکند و اشعاری را بیان میکند . این مراسم نیز مولود هم مینامند. اجرا کنندگان مالد ر اهم مالد زن هم می نامند

پل کلدانی

Copyright © 2009 by Golestan Iran all rights reserved. This material may not be duplicated for any profit-driven enterprise

Baluchestan Music

That music which we hear nowadays in Baluchistan differs with real Baluchi music because of many reasons. One of these reasons is the big distance between Baluchistan and the capital and lack of attention by the former regimes to the impoverished and far flung region. From the ancient times this region has had close commercial and cultural ties with India. Why the Indian influence?due to the fact that Baluchistan was too distant from the central governments in Iran and was ignored by these governments. By exploring the root of such influence we will come across geographical and historical facts. Away from dynasties such as the Sogdians whose seat of government was in Sistan and Baluchistan during the second century A.D., lack of roads and communication with interior parts in the country where Iranian culture triumphed, was another reason that physically and spiritually exposed Baluchi music to Indian culture. Although the Baluchi tribesmen are strictly religious and fanatic, the musicians are treated as confidantes and relatives and they are permitted to play in private parties where women are also present. However, Baluchi women do not play musical instruments and only sing songs mostly in groups and behind the curtain and where their voice cannot reach male ears. One can rarely find a woman in Baluchistan to be a professional singer in the wedding, birthday, circumcision and other festive parties. The musical instruments through which the Baluchi singer pours outs his/her restless and deep feelings, are real instruments such as Tanburak (the small guitar), Setar (three stringed guitar), Qalam (a flute divided into five or six sections), the pitcher, the oboe, ordinary and small kettledrum, the tambourine and roebuck or Hijdah (eighteen) Tar. Another native musical instrument in Baluchistan province is banjo on which many changes have been made and it has been converted into a native instrument in the Sind Province in Pakistan. The most famous banjo player in Sind was the late Lavarborji who had descended from Dashtiari Baluchi section in the Iranian Baluchistan. The next native instrument in Baluchestan is Dongi (whose Pakistani name in Sind Province is different). Dongi includes a pair of male and female flutes. The singers and musicians who have inherited the art from their ancestors from generations to generations are called Pahlevans. "Pahlevan" is a combination of "Pahloo" and "Van". Pahloo is derived from Pahlavi language and means brave and powerful. "Van" means a singer. Meanwhile in the Baluchi language "Vang" also means singing. Therefore, "Pahlevan" means one who shows bravery and chivalry. Here we will for a short time refer to several examples of actual Baluchi music which is now popular in the Baluchistan. Sepad which means praise are a series of melodies which are sung after the birth of a child. Such songs continue for 14 nights while the mother prepares herself to wash her body. Sepad is sung only by women and by groups and is intended to help the mother to forget the pains that she has suffered during child delivery. In these songs they mostly praise God, the Prophet (peace be upon him) and the elders of the religion and wish health and happiness for the mother and the newborn. Shabtagi is another ceremony in Baluchestan. When a baby is born the lady's relatives, neighbors and friends assemble in her house in the evenings and at times stay all the night and pray for the health of the mother and the baby. They congratulate the relatives for the newborn and sing poems in a soft tune accompanied by the oboe and tambourine. These poems and songs are known as Shabtagi which means to remain awake in the night. The majority of Shabtagi melodies are in praise of God, the Prophet, the Prophet's companions and elders of religion in which they congratulate the mother and the father and wish health and a brilliant future for the newborn. During such rites they officially sing the Azan (Muslim call for prayer) into the baby's ear which means that the newborn is a Muslim. Shabtagi songs help the mother to forget her labor and refreshes her spirit and bestows strength to her body. Moreover, the Baluchi tribesmen believe that evil souls and evil wishers await in ambuscade to attack and harm the mother and the newborn by talisman and by magic spells. For example they believe that Jatooq who is a devil and sorcerer will devour the child's heart and liver. Jatooq is believed to be an evil and cunning woman who longs for her newborn which she lost during delivery. She envies the others' children and harms such women. The Baluchi women believe that Jatooq's evil spirit secretly devours the baby's heart and liver and for that reason they must not let the mother and the new born remain alone for a minimum of three days and nights. As a result they assemble beside the mother and the child and recite the Quran. Shabtagi extend from 6 nights to 14 nights at times to even 40 nights according to the family's financial condition. Loola is another song which is sung during festive occasions such as wedding parties and has different meanings. But Laloo shesghani is specially dedicated to the sixth day of the baby's birth. In this song the singer appeals to Almighty God, the Prophet and His blessed family for a happy life for the new born. For example if the baby is a boy, they wish him to be brave, true to his promise, a good swordsman, truthful, kind, hospitable and pious, obedient to elders and other good qualities which is admired in the Baluchi culture. But if the newborn is a daughter, they pray her to be chaste, faithful, a good housewife, truthful, hospitable, kind to her husband, brother and sisters and faithful to Baluchi culture. The christening and circumcision is often performed on the sixth night of childbirth and during that night female guests are entertained by food, perfume, and oil. Liloo or Looli is in fact lullaby which the mother sings to put the child to sleep. Zayirak is the most melancholy melody among the Baluchis which complains of separation, from unkind darling or miseries of life. Zayirak or Zayirik is accompanied by doleful melodies and the music is played only by Qalam or flute. However, nowadays Zayirak is played with banjo as well. This is a long, monotonous and doleful music which is played with drum and the notes are repeated with slight difference. Zayirak is divided into various branches among which the most famous ones are Ashrafdor Zayirak, Janoozami Zayirak and Zamerani Zayirak. When you hear Zayirak it seems that you are sitting at a melancholy coast listening to the repeated sad notes of the flute with the Gheichak. This resembles the sea waves which start with violence at first but as they approach the coast the tempest subsides and at last the ripples find peace at the seashore. The music starts with a shrill tune, rises to its peak, then gradually subsidies and grows silent. Then after a short pause, again the flutes wail shrilly, and the episode is repeated again and again. Zayirak is sung with or without musical instruments and is sung for the absence of close relatives, such as father, mother, brother, sister, daughter, son, wife, a mistress and even for absence from one's homeland. Zayirak is derived from Zahir which according to the Dehkhoda Encyclopedia means remembrance, sadness and a wish to meet the beloved one. Zahir also means melancholy and dejected. Formerly Zayirak was sung by women during their daily chores specially when they gathered near the mill to grind their wheat into flour. At those times the melody was sung alternately by two groups of women. Such a method of singing is no more observed these days. Nowadays Zayirak is only sung by men by flute, Gheichak and Banjo. Musicians & Singers of Baluchestan

Baluch Music Vedio


Golbahar


Saeed Borhanzahi

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد